احتمالا برای شما هم پیش آمده که با این سوال مواجه شده اید که به چه دلیل زندگی میکنیم و معنای زندگی چیست؟
همه ما در زندگی لحظاتی را داریم که خالی از انگیزهی لازم برای حرکت میباشیم و خود را پوچ و بی هدف میبینیم. همان لحظات است که از خود میپرسیم برای چه زنده هستیم و چرا نباید خودمان را بکشیم تا راحت شویم؟ اگر شما هم از این لحظات را در زندگی خود داشتهاید پس حتما نیاز به کمک دارید. اما چه یاری بهتر و دلسوزتر از کتاب. ما برای پاسخ به این سوال بنیادین و برای بهتر شدن حالمان سراغ کتاب درباره معنی زندگی ویل دورانت رفتیم.
در این مقاله سعی بر معرفی
کتاب درباره معنی زندگی اثری بسیار جذاب و خواندنی و صد البته مهم میباشد که توسط اندیشمند و مورخ بزرگ ویل دورانت تدوین شده است. ایده تدوین این کتاب از آنجا به ذهن ویل دورانت رسید که در یک عصر پاییزی که ویل مشغول جمع آوری برگهای حیاط خانهاش بود، مردی جوان نزد وی آمد و از او درباره معنی زندگانی سوال پرسید و از ویل دورانت خواست دلایلی به او بدهد تا خود را نکشد. در آن زمان ویل دورانت برای متقاعد کردن جوان معدود پاسخهایی به وی داد:
به او پیشنهاد کردم کاری برای خودش دست و پا کند، ولی او یکی داشت. گفتم غذای خوبی بخورد اما او گرسنه نبود. معلوم بود که دلیل های من تاثیری روی او نگذاشته و نمیدانم چه بر سرش آمد.
پس از این موضوع دورانت تحقیقی روی مسئله خودکشی در ایالت متحده انجام داد و متوجه شد که بین سالهای 1905 تا 1930 تعداد 284142 خودکشی در آمریکا روی داده است، با توجه به اهمیت موضوع ویل دورانت تصمیم به خلق اثری جاویدان گرفت که بتواند به سوال معنای زندگانی چیست پاسخ دهد.
ویل دورانت به تعدادی از افراد مشهور و سرشناس زمان خود از جمله : مهاتما گاندی ، جورج برنارد شاو، سینکلر لوئیس، جواهر نعل رهرو و آندره موروئا نامهای فرستاد و از این افراد خواست به این سوال پاسخ بدهند که
سرچشمه الهام و انرژی شما چیست؟ هدف یا انگیزه نیروبخش زحت و تلاش شما چیست؟ از جا تسلی خاطر و شادمانی مییابید دست آخر گنجتان در کجا نهفته است؟
پاسخهای این افراد به سوال ویل دورانت بسیار جالب بود و ویل دورانت تصمصیم به انتشار این نظرات و دیدگاه خود درباره این سوال در کتاب درباره معنی زندگی کرد.این کتاب در ابتدا مورد استقبال فراوان قرار نگرفت تا اینکه در سال 2005 توسط جان لیتل، شخصی که بسیاری از آثار ویل دورانت را ویراستاری و منتشر کرده بود، دوباره منتشر شد.
مسلما دیدگاههای شخصی فردی که هزاران صفحه تاریخ تمدن را تدوین کرده است، درباره معنی زندگی به شدت میتواند جذاب و خواندنی باشد. همچنین پاسخهای خواندنی دیگر اندیشمندان بزرگ آن دوران میتواند به ما در راه رسیدن به پاسخ این سوال که معنای زندگی چیست کمک کند. انیشمندانی نامی در عرصه ادبیات، بازیگری ، هنرپیشگی، علم، مربیان، تدریس، علوم دینی و . .
ویل دورنات برای تکمیل نقطه نظرها، حتی از یک زندانی محکوم به حبس ابد نیز نظرش را درباره معنای زندگی جویا شد که به قول تمامی خوانندگان کتاب این قسمت از کتاب، جذابترین و خواندنی ترین بخش کتاب میباشد.
مطالعه نظرات افرادی که در این زمینه حرفی برای گفتن دارند میتواند برای ساخت انگیزهای پولادین به ما کمک کند. افرادی متشکل از شاعران، فیلسوفان،قدیسان، زندانیان، ورزشکاران، برندگان جایزه نوبل ادبیات، استادان دانشگاه، روانشناسان،مربیان، موسیقی دانان که همه و همه در یک جا جمع شده است و همه درباره موضوعی واحد نظر میدهند.
خوانندهی این کتاب با آموزههای متفاوت از کتابهای روانشناسی کلیشهای رو به رو میشود. این کتاب در عین حال که با بیانی بسیار جدی تدوین شده است پر از شفقت و دلسوزیست. این کتاب به ما نشان میدهد که چگونه انسانهایی همنوع خودمان با فراتر گذاشتن پایشان از محدوه ترسهایشان با حقایق زندگی رو به رو شده اند و راه کمال را در پیش گرفتهاند.
ویل دورانت پس از دریافت نظرات اندیشمندان و صاحبنظرانی که برایشان نامه فرستاده بودند، خودش نیز شروع به پاسخ به سوالتی که پرسیده بود کرد و در نهایت در سال 1932 تدوین کتاب را تمام کرد و آن را با کمک یک موسسه انتنشاراتی کوچک منتشر نمود. از آنجاییکه برای کتاب تبلیغ خاصی صورت نگرفت، این کتاب فقط به میان عده ی کمی راه پیدا کرد تا جاییکه در حال حاضر هیچ نسخهای از متن اصلی کتاب در دسترس نیست. مدتی بعد جان لیتل، ویراستاری که بسیاری از کتاب های ویل دورانت را ویراستاری کرده بود به امید در دسترس قرار دادن کتاب درباره ی معنی زندگی دست نوشتههای ویل دورانت را از نو ویرایش کرد و آن را در دسترس عموم قرار داد.
کتاب درباره معنی زندگی ویل دورانت با مقدمهای دربارهی چگونگی شکل گیری ایده تدوین کتاب توسط ویل دورانت آغاز میشود و سپس با مقدمهای از جان لیتل گردآورنده و ویراستار کتاب ادامه پیدا میکند. سیر کتاب به این شکل است که ویل دورانت پیش از آنکه نامههای اندیشمندان را برایمان آشکار کند مسائل مهمی را که از نظر خود ویل دورانت نقش اساسی در معنای زندگانی انسان ایفا میکنند را برایمان موشکافی میکند. مسائلی مهم مانند دین، علم، تاریخ، آرمانشهر و عقل.
سپس به بررسی پاسخهای متفرکران اهل ادبیات به نامهاش میپردازد، پس از آن دیدگاههای هنرمندان و بازگیران و مربیان را مطرح میکند و به دنباله آن پاسخ مبلغان مذهبی به این سوال را بررسی میکند و ادامه به تشریح پاسخ سه زن به پرسشش درباره معنی زندگی می پردازد.
ویل دورانت در فصل 11 کتاب به تشریح اندیشههای یک زندانی محکوم به حبس ابد میپردازد که این بخش نیر بسیار جذاب و جالب است. و در آخر خود ویل دورانت به نامه خودش پاسخ می دهد و اثری جاویدان را خلق می کند.
ویل دورانت نویسنده وتاریخنگار مشهور در سال 85 میلادی در ماساچوست دیده به جهان گشود. ویل دورانت بیشتر دانشها را در دانشگاه تجربه کرد . دانشهای مانند زیست شناسی تا آموزش و پرورش، در نهایت با خواندن کتاب اخلاق از اسپینوزا به فلسفه علاقهمند شد و آن را تا دکتری ادامه داد و کتابهای فلسفی زیادی را تالیف نمود. ویل دورانت توانست مفاهیم سخت و بنیادین فلسفی را به زبان ساده بیان کند. وی فلسفه را برای عوام روشن کرد. ویل دورانت بنا بر گفته خویش برای برآورده کردن حس نیاز کنجکاوی خود شروع به مطالعه تاریخ کرد و در همین زمان کتاب تاریخ فلسفه را نوشت. پس از این کتاب ویل دورانت تصمیم به تدوین مهمترین اثر خود یعنی تاریخ تمدن گرفت. ویل دورانت برای تدوین این کتاب به چهار گوشهی دنیا سفر کرد و 50 سال زمان برای این کار صرف کرد تا درنهایت در سال 1975 نگارش کتاب هایش به تمام رسید. ویل دورانت در سال 1981 همزمان با همسرش در یک روز درگذشت و در کنار یکدیگری دفن شدند.
بر گرفته از وب سایت
اگر عاشق هستید این مقاله را حتما بخوانید و اگر عاشق نیستید باز هم این مقاله را تا آخر بخوانید.
خواندن این مقاله به شما در عاشق شدن کمک میکند. (نویسندهی مقاله)
کتاب مثل خون در رگهای من یا نامههای شاملو به آیدا در نگاه اول با نام بلند آوازۀ احمد شاملو ما را به سوی خود میکشاند؛ با جلد طلایی مات و نوار قرمز رنگی که دورتادور کتاب مثل خون در رگهای من، کشیده شده و بر آن چند خطی از شاملوست، ما را همانجا که هستیم نگه میدارد. گویا با همان چند خط بر نوار قرمز که نوشتۀ پشت جلد کتاب مثل خون در رگهای من است، ما اسیر کلمات شاملو میشویم و با افسوسی که میخورد، امید و ناامیدی همزمان شاملو را در کتاب مثل خون در رگهای من میبینیم و به یاد شعرش میافتیم که میگوید: «من سرگذشت یأس و امیدم. ». در کتاب مثل خون در رگهای من، در شور شعر و دریای واژگان شاملو غرق میشویم و از نو با جادوی کلامش نجات مییابیم.
احمد شاملو متخلص به الف. بامداد، نویسنده، شاعر، مترجم، پژوهشگر، رومهنگار و فرهنگنویس بود. او قالب شعر سپید یا شعر شاملویی را پایهگذاری کرد؛ آثارش به زبانهای سوئدی، ترکی، کردی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و. ترجمه شده است. ازدواجهایش دو بار به جدایی انجامید و سرانجام آیدایی را دید که تا پایان عمرش، عاشقانه کنارش زندگی کرد. تأثیر آیدا بر شاملو و زندگیش تا حدی بود که تحت تأثیر عشقش به او، بعد از سالها شعر نسرودن، مجموعههای «آیدا: درخت و خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» را سرود همچنین شاملو در زمان ازدواجش با آیدا مجموعۀ «لحظه و همیشه» را هم منتشر کرد. شاملو دربارۀ آیدا میگوید: «هرچه مینویسم برای اوست و به خاطر اوست و به خواست او. من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکرده بودم، پیدا کردم.»
آیدا سرکیسیان، معروف به آیدا شاملو، معشوقۀ احمد شاملو، آخرین و سومین همسر اوست. درخشش آیدا در آثار شاملو به وضوح دیده میشود و ما لذت شیرینی را که از خواندن شاملو میچشیم، تا حد زیادی مدیون عشق وافرش به آیداییم که در بسیاری از آثار و شعرهای شاملو موج میزند. آیدا در گردآوری و نوشتن کتاب کوچه به شاملو کمک کرد. آیدا در کتاب بام بلند هم چراغی از زندگی چهل سالهاش با شاملو و شخصیت او میگوید. آیدا شخصیتی غریب، ساکت و در سایه دارد و شاملو آیدایش را «صبور و پرستار و مؤمن» میخواند.
کتاب مثل خون در رگهای من را ورقی که بزنیم به فهرستی میرسیم که بیست نامه را نشان میدهد، هر نامه اسم و تاریخ خود را دارد. اسم نامهها جذاب و هیجانانگیز است و ما را به پیشروی در کتاب، میکشاند. نامهایی مثل: آیدا، امید و شیشهی عمرم آیدا، تپشهای قلبم؛ آیدای خوب من؛ شک نداشته باش؛ آیدا، خدا و مذهب من و. آیدا سرکیسیان بعد از گذشت پانزده سال از مرگ شاملو، اجازۀ چاپ و انتشار این نامهها را داد و کتاب مثل خون در رگهای من؛ نامههای شاملو به آیدا، جذاب و روحنواز شکل گرفت. شیرینی واژههای شاملو و هنرش در ایجاد کلام در کتاب مثل خون در رگهای من، خواننده را جادو میکند و حتی لحظهای نمیتوانید کتاب مثل خون در رگهای من را زمین بگذارید. فضای کتاب مثل خون در رگهای من، افکار، احساسات، درون، ذهن و قلب شاملو را نشان میدهد و البته شاملو در کتاب نامههای شاملو به آیدا، از بعضی مسائل ی و ادبی روز نیز، کمی میگوید که خالی از لطف نیست. نامههای کتاب مثل خون در رگهای من در واقع ما را به بخشی از زندگی و درون شاملو در سالهای چهل تا پنجاه خواهند برد.
حس و حال کتاب مثل خون در رگهای من یا همان نامههای شاملو به آیدا، حس و حال عاشقی و ناز و نوازش است. احمد شاملویی که همۀ شور، شادی، لذت و هیجان دنیا را در آیدایی میبیند که قلبش را به تمامی تسخیر کردهاست. شبها اگر لم دهید و کتاب مثل خون در رگهای من را در دست بگیرید، انرژی ناب و بیمانند روح شاملو، خستگیهای روزتان را به نشاط و سرزندگی تبدیل میکند. در این روزگار که عشق معنایش را از دست داده، روایت عشقی را در کتاب مثل خون در رگهای من میخوانید که هم شیرین است و هم آموزنده. شاملویی که هرچه از آیدا میگوید، باز به آیدا میرسد و آیدایی که سکوت میکند و نمیگوید تا شاملو با هنرش او را به حرف وامیدارد. کتاب مثل خون در رگهای من نه تنها از شیرینی عشق میگوید بلکه شیوۀ عاشقی را میآموزد و شما را به فکر خواهد انداخت.
در کتاب مثل خون در رگهای من، شاملو را بیشتر میشناسید و با زوایای پنهان ذهنش آشنا میشوید؛ سیر رشد احساسی و درونی شاملو را پس از آشناییاش با آیدا در کتاب مثل خون در رگهای من میبینید و به تأثیر بیحد آیدا در خلق و خصوصیات شاملو پی خواهید برد. عشق آیدا به شیوهای خاص و عجیب، شاملو را در مسیر تکامل قرار میدهد و واژهها را به ذهنش میباراند تا شعر در او از نو و بعد از سالها جوانه بزند؛ آیدا هم بر شخصیت و روح شاملو و هم بر شعر و هنرش، تأثیرات شگرفی میگذارد که در لابهلای جملات کتاب مثل خون در رگهای من واضح است. نامهها در کتاب مثل خون در رگهای من، چنان به ما عشق و زندگی را میآموزند که خودمان از آنچه در قالب شعر و شور واژه میآموزیم، متعجب میشویم. شاملو دربارۀ خود میگوید: «آثار من، خود بیوگرافی کامل است. شعر برداشتهایی از زندگی نیست، بلکه خود زندگیست». بنابراین ما در کتاب مثل خون در رگهای من، خود شاملو و اصل زندگیاش را خواهیم دید. شاملوی نقاد، جستجوگر و دغدغهمند، چنان قدم بر شناخت آیدا مینهد که در آینۀ او خود را میشناسد و میسازد؛ اینگونه است که عشقی واقعی و ابدی شکل میگیرد که با ازدواج هم رنگ نمیبازد. نثر کتاب مثل خون در رگهای من آنقدر روان و آرام است که دقیقاً بر میانۀ قلبمان مینشیند و مبهوتمان میکند.
هر نامه در کتاب مثل خون در رگهای من یا کتاب نامههای شاملو به آیدا، در خلال عشقورزی شاملو به آیدا، نکات و پیامهای ریزی را به ما منتقل میکند و برای هر مرد و زنی اصول رابطه را روشن مینماید. در نامۀ اول کتاب مثل خون در رگهای من، به یاد شعر«تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم» حافظ میافتید. در کتاب مثل خون در رگهای من؛ نامههای شاملو به آیدا، هر بار زنگ شعری در ذهنتان به صدا میآید و لبریز از شوق میگردید. همۀ ابعاد وجودی آیدا هرچند کوچک برای شاملو، کافی و بزرگ و بینهایت است و از هجرانش در کتاب مثل خون در رگهای من، قصهها میگوید. سادهترین حرفهای آیدا برای شاملو دلرباترین هستند. شاملو وقتی آیدا هست جز او را نمیبیند و وقتی نیست، جز او را نمیخواهد. اینکه شاد شدن آیدا ساده است، برای شاملو جذاب و خواستنیست و حتی اگر دردودلی از روزهای سختش با معشوق کند، از غبار اندوهی که بر قلب آیدا میافکند شرمسار میشود؛ شاملو جز شادی آیدا را نمیخواهد. پاکی و زلالی آیداست که شاملو را در خود حل کرده و شاملو بالاخره، عشق راستین زندگیش را یافتهاست. نامههایی که مینویسد، آبی است بر عطش عشق و دوری از آیدا و در نهایت کلام کتاب مثل خون در رگهای من، تکهای از قلب شاملوست، در دستان ما.
وقتی شعر و نامه در کتاب مثل خون در رگهای من، یکی میشود، ما به هیجان میآییم و شاملویی که آزادی را میستاید ما را در کتاب نامههای شاملو به آیدا به یاد شعرش برای آیدا میاندازد که میگوید: «نفرتی از هرآنچه بازمان دارد از هرآنچه محصورمان کند از هرآنچه واداردمان که به دنبال بنگریم»با آمدن آیدا، شعرها هم میآیند و شاماو لحظات دوری را با رؤیابافی خانه دونفرهشان، تحملپذیر میکند. شاملو چنان اعتقاد محکمی به قدرت عشق دارد که مطمئن است تا خودشان نخواهند، هیچ چیز جلودار احساس و شادیشان نیست. شاملو میخواهد آیدا را بشناسد و کشف کند و روح خود را نیز برای آیدا عریان نماید و این میلش به شناخت و درک آیدا زیباست. حتی از کم حرفی آیدا میرنجد چرا که میخواهد با حرف و کلام آیدا، او را بیشتر بشناسد. در کتاب نامههای شاملو به آیدا میخوانیم که شاملو دوست دارد شریک زندگیش، هدف و آرمانهای شخصی داشته باشد و از ن بیهدف عاصی و فراری است. این نکتۀ مهمی است که در رابطه، هدف و مسیر شخصیمان را فراموش نکنیم و از توقعاتمان طنابی بر گردن هم نسازیم. سکوت آیدا ناامیدی را به روح شاملو میدهد و شعر را از او دور میکند، آیدا، واژه و شور و شعر در قلب و مغز شاملوست. آیدای کتاب مثل خون در رگهای من اگر نبود، خیلی از شعرهای شاملو نبود اگر شاملو، آیدای کتاب نامههای شاملو به آیدا را ندیده بود، شعر نوی فارسی، مصرعهای زیادی را کم داشت.
هر نامۀ کتاب مثل خون در رگهای من ، برای آموختن عشق، رابطه و زندگی، حرف نویی را برای گفتن دارد. شاملوی کتاب مثل خون در رگهای من، با احساسات متضاد خود درگیر است؛ از وجود آیدا شور میگیرد و از سکوتش، یأس شاملو میخواهد از حرفهای آیدا به این برسد که او به چه چیزهایی میاندیشد و چهها را بیشتر میخواهد تا برایش فراهم کند. اما آیدای کتاب مثل خون در رگهای من آرام است و صبور و ساکت. آیدا هم چیزهایی برای رنجاندن شاملو دارد و مهمترین بخش این عشق آنجاست که شاملو، آیدا را با همۀ خوبی و بدیها و عیبها و حسنش، به تمامی میپرستند. شاملو کوچکترینها را با آیدا بزرگ و بیهمتا میبیند و به دنبال بیشتر نیست. کتاب مثل خون در رگهای من، نشان میدهد: آیدا برای شاملو هر چیز و همه چیز است. او حاضر است برای آیدا از همه چیز دست بکشد؛ او از داشتن عشق آیدا، سرشار از غرور و افتخار است. شاملو به هر چیزی، حتی ثروت پشت پا میزند تا لحظاتش را با آیدا بسازد و اینجاهاست که کتاب مثل خون در رگهای من، به ما تلنگر میزند عشقی، عشق است که در طوفانها و آزمایشات و گذر زمان، پابرجا بماند. کتاب نامههای شاملو به آیدا، دید ما را به عشق، رابطه و ازدواج عوض میکند. آیدا و شاملو یکدیگر را به خاطر اصل وجودیشان دوست دارند و بس احساس عشق بر تمام هوسهایشان پیروز است و تنها خودشان و عشقشان، برایشان میماند. شاملو در کتاب مثل خون در رگهای من، عشق را، راه رسیدن به بزرگی و کمال میبیند و اعتقاد دارد: هیچ چیز دوست داشتن، کوچک نیست.
در کتاب نامههای شاملو به آیدا شاملو به عشق جز شورش از دید دیگری هم نگاه میکند. شاملو در کتاب مثل خون در رگهای من عشق را میخواهد تا با آن به سر حد انسایت و صفات انسانی برسد؛ عشق را میخواهد تا توانهایش، اراده و ایمانش را محکم کند؛ شاملو با عشقی که از آیدا میگیرد از اسارتهای دنیایی بزرگ، سبک و رها میشود. شاملو بر خاک آیدا و در پناه آیدا، ریشه میکند، جوانه میزند و شکوفه میدهد. درون پاک و زیبای آیدا، حیا و متانت او، جدای از زیباییهایش، شاملو را اسیر خود کرده. درون احمد، آیدا را و درون آیدا، احمد را بی قرار کرده و این در کتاب مثل خون در رگهای من موج میزند. شاملو در عشق و هجران، منفعل نمینشیند، از صفر شروع میکند و امیدش به عشق است که یاریاش کند. تلاشهای شاملو در همه جای کتاب نامه های شاملو به آیدا هویدا است و برای گذر از دشواریهای زندگی، میجنگد و پیش میرود. شاملو و آیدا کنار هم رشد میکنند، خود را میسازند و درک را در خود ایجاد میکنند؛ آنها کنار یکدیگرند نه بار هم و نه مانع هم. شاملو در کتاب مثل خون در رگهای من، از آیدا میخواهد هم از شادیهایش بگوید و هم از رنجهایش، میخواهد در خوشی و ناخوشی کنار آیدا باشد و پذیرای هر دو است. آیدا و شاملو در کتاب نامههای شاملو به آیدا، نشان میدهند که به هم و به قدرتهای هم ایمان دارند و احترامی که به هم میگذارند، عمر عشقشان را ابدی میکند. هیچ چیز و هیچ کس توان آن را ندارد که بین احمد و شاملو قرار گیرد یا سد عشقشان شود و این چیزیست که عشقهای امروزی کم دارند. عشقهایی که همۀ کاستیها را گردن این و آن میاندازند که خودشان اجازۀ ورود آنها به حریم عشق را صادر کردهاند و غافلند. کتاب نامههای شاملو به آیدا از این هشدارها زیاد دارد.
کتاب مثل خون در رگهای من یا همان کتاب نامههای شاملو به آیدا، به ما میآموزد که تا چه اندازه صلح و آرامش به ما نزدیکست، اگر فقط بخواهیم و آرامش را فدای هیاهوهای دنیایی نکنیم. مشکلات و سختیهای زندگی روزمره، عشق آیدا و شاملو را نه تنها نمیلرزاند بلکه قوتش میبخشد. آیدا و شاملو کنار هم با چیزهای ساده و کوچک، خوش و شادمان میشوند، درکشان از هم و نگاه به زندگی از دید هم، باعث میشود به وقتش، به هم کمک کنند و به وقتش به تنهایی هم احترام بگذارند. امنیت و حریم عشقشان مشخص است و کسی را در آن راه نمیدهند. اینهاست که کنار لذت از واژه و تعریف عشق در کتاب مثل خون در رگهای من، میآموزیم و افکارمان تحت تأثیر قرار میگیرد. آنها در کتاب نامههای شاملو به آیدا به ما میفهمانند که زندگی، گذرایی و کوتاهیاش را درک کردهاند و لحظاتشان را جز با عشق، همراه نمیکنند. حتی جایی که جامعه به شاملو فشار میآورد، عشقش را جدا نگه میدارد و با عشق قدرت میگیرد. شاملو برای آیدا قانونهای زیبا و دلنشینی میگذارد، وقتی آنها را در کتاب مثل خون در رگهای من میخوانید، افقهای بلند این زندگی مشترک شیرین را خواهید شناخت. کتاب نامههای شاملو به آیدا آموزگار شما خواهد شد در عشقورزی و ارتباط. در کتاب مثل خون در رگهای من نگیهای آیدا، مردانگی احمد را تقویت میکند.
آیدا در کتاب مثل خون در رگهای من، اعجاز زن بودنش را به رخ میکشد و شادی خانه و آشیانۀ احمد میشود تا عشقی که با شناخت ایجاد شده و در سختیها و دوریها نلرزیده، ماندگار و محکم شود. احمد دلگرم به آیداست و دل قرص و گرم، به دنیایی میارزد. یکی یکی شعرهای شاملو با خواندن کتاب مثل خون در رگهای من، پیش چشمانتان به رقص درمیآیند. شعر: « بشنو آه دلی را که چون نالههای زلیخا در فراق یوسف، صدایت میزنند. ببین ذوقی را که چون شوق شاملو برای آیدا، عاشقانه تو را میسراید بگیر دستانی را که در رنج نبودنت چون دستان فرهاد پینه بسته است. مرا باور کن منی را که حتی در امید دیدنت، چون میخواران، مست و حیران میشوم به اندازۀ تمام نخواستنهایت میخواهمت نه برای امروز و نه برای فردا، بلکه برای تمام لحظههایی که جان در بدن دارم». کتاب مثل خون در رگهای من یک شعر بلند شاملو گونهای ست که به نثر درآمده است. شاملو با داشتن واژههایی که بتواند عشقش را به آیدا نشان دهد، احساس زنده بودن میکند و واژهها را عشق آیدا به شاملو میبخشد. کتاب نامههای شاملو به آیدا، تصویر عشقی بیمانند است که روحتان را تا دوردستها به پرواز درمیآورد و در بینهایت به آرامش میرساند. شاملو سود و شادی آیدا را ارجح به منافع خود میبیند و از فداکاریهای خود شادمان و راضی است. او به آیدا اطمینان و امید میبخشد و آیدا به شاملو اعتماد دارد؛ کتاب مثل خون در رگهای من، رازهای بازگو شدۀ عشقی جاودان است. شاملو اعتماد آیدا را میگیرد و آسودگی خیال را به آیدا میبخشد. کتاب نامههای شاملو به آیدا، راهنمای شما میشود در مسیر عشق و ارتباطتان. شاملو آیدا را راحت و آزاد میگذارد؛ چراکه میداند تنها انتخابی مهم است که آزاد انجام شود و تنها بلهای ارزش دارد که با تمام وجود، گفته شود. شاملو با تمام بزرگیش، برای سخنرانی در محافل، منتظر آیدا میماند؛ آیدا دلگرمی اوست. اینجاست که ظرافتها و حساسیتهای روح شاملو را در کتاب مثل خون در رگهای من میبینید.
در کتاب نامههای شاملو به آیدا میخوانیم که وقتی آیدا میآید بهار را به زمستانِ خانۀ احمد میآورد و جهنم شاملو را بهشت موعود میکند. اینجای کتاب مثل خون در رگهای من، همراه با شاملو و کلماتش، شاد و سرخوش و آسوده میشوید و نفس راحتی از رسیدن به یارش میکشید. کتاب مثل خون در رگهای من، زیبا، خواندنی و شیرین است و شما یک نفس آن را خواهید خواهند و هیچ گاه فراموشش نخواهید کرد و مانند شعر، گاهی به تکرار، صفحاتش را مرور خواهید کرد. گلهها، شکایتها، رنجشها و نامرادیها در هر عشق بزرگی حتی عشق آیدا به شاملو وجود دارد اما آنچه مهم است و کتاب مثل خون در رگهای من، به ما نشانش میدهد، اولویت یکدیگر در رابطه بودن است و حفظ ارزشهای عشق گفتگو راه حل هر مشکلی است. کلام و واژه معجزه میکند. ساختن و خوش بودن با خوب و بد هم، هنریست که کتاب نامههای شاملو به آیدا به ما نشانش میدهد؛ اینکه به یکدیگر حق خسته شدن، ناراحت شدن و اشتباه کردن بدهیم و فرصتهای جبران را از هم نگیریم، در هر ارتباطی راه گشاست.
کتاب مثل خون در رگهای من یا نامههای شاملو به آیدا را نشر چشمه به چاپ رسانده است. کتاب مثل خون در رگهای من، 172 صفحه است. در صفحات پایانی کتاب نامههای شاملو به آیدا، 17 نامه با دستخط خود شاملو دیده میشود که هیجانانگیز و جذاب است. شاملو در کتاب مثل خون در رگهای من، از هر راهی که میرود به آیدا میرسد؛ به هرجا که میرسد، در پی آیداست و برای آغاز گفتن از خود، باید از آیدا بگوید. آیدا در کتاب مثل خون در رگهای من، تولد دوبارهی شاملوست. آیدا شعر را، زندگی و امید را به شاملو برمیگرداند. وجود آیدا، نه تنها جریان خون در رگهای شاملوست بلکه کلمه و جمله و شعر، در روح و فکر اوست. وجود آیدا باعث شد ما با شعرهای عاشقانهی شاملو بخندیم و بگرییم و با کتاب مثل خون در رگهای من، سرشار از احساس شویم. کتاب نامههای شاملو به آیدا، نامههایی است از جنس و رنگ دل شاملو. این کتاب شیرین، بهترین هدیه است برای عزیزانتان.
اگر این محتوا برای شما جذاب بود و میخواهید خودتان این کتاب را بخوانید می توانید با کلیلک بر روی لینک زیر به صفحه محصول در سایت کتاب وب بروید و اطلاعات بیشتری از محصول به دست آورید.
خرید کتاب مثل خون در رگ های من
در دنیای ادبیات کتابهای بسیاری وجود دارند که با خواندن آنها حسهای زیادی در شما بیدار خواهند شد و شما خود را به شخصیتهای کلیدی آن کتابها نزدیک حس خواهید کرد. کتاب تصرف عدوانی یکی از کتابهایی است که در این دسته جای میگیرد. در این مقاله قصد داریم کتاب
روی جلد کتاب نوشته: (داستانی در رابطه با عشق) اما این نوشته قدر حقیقت دارد؟ تا کتاب را نخوانید متوجه نخواهید شد که این کتاب تنها داستانی در باب عشق نیست و شما میتوانید بسیاری از احساسات انسانی مانند شرم، خشم، امید و خود انکاری را در این کتاب ببینید. در کتاب تصرف عدوانی شخصیت قهرمان و یا شخصیت ضعیف نداریم و این یکی از دلایلی است که این کتاب را به یک شاهکار تبدیل کرده است چرا که در نسل ما و عصر معاصر کمتر کسی میتواند در تمام جنبههای زندگی قهرمان باشد تا بتواند با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری داشته باشد. در این کتاب ما همراه با گفتگویهای درونی زنی با نام استر هستیم؛ استر نیلسون همانند یک زن امروزی در تمامی جنبههای زندگی خود موفق است و به عنوان یک زن مستقل در رابطهای قرار گرفته، استر به کنکاش مسائل فلسفی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف علاقه زیادی دارد. در همان اوایل داستان تصرف عدوانی میخوانیم که استر به مهمانی یک هنرمند به نام هوگه دعوت میشود و در این مهمانی تشابهات بسیاری را میان خود و هوگو مییابد که این افکار موجب بیرون آمدن استر از رابطه قبلیاش میشود، در عین حال هوگو که یک مستند ساز قهار است به استر احساساتی پیدا میکند. در ادامهٔ داستان با اشتباهات استر و برداشتهای غلط او از رابطهاش با هوگو همراه میشویم و میبینیم که چه طور زندگی زیسته افراد به روی تجربیات آنها و رفتار افراد در روابطشان تاثیر میگذارد.
اولین مسئلهای که با شنیدن نام کتاب تصرف عدوانی به ذهن میرسد چیست؟ شاید شما هم به معنی این عبارت و دلیل نامگذاری یک کتاب با یک عنوان حقوقی فکر کرده باشید. تصرف عدوانی به معنای آسیب رساندن و خدشه وارد کردن به اموال یک فرد دیگر، و در حالی که آن اموال به ما تعلق ندارند میباشد. کتاب تصرف عدوانی نام خود را از یکی از بندهای قانون مدنی سوئد وام گرفته است. اما این قانون چه ربطی به محتویات کتاب دارد؟ در طول کتاب همواره میبینیم که رفتار و سخنان هوگو چه طور نور امید را در قلب استر روشن میکند و به او اجازه نمیدهد که رابطهای مسموم و بیمار گونه را ترک کند؛ و با شخصیت مسموم خود چگونه هر بحران را به یک فاجعه تبدیل میسازد و در نتیجه به روح و قلب استر آسیب می زند و روان او را خدشه دار میکند.
رمان تصرف عدوانی از نظر نویسندگان و مشاهیر بسیاری نقد شده است. به عنوان مثال در رومه گاردین میخوانید: عشقی فریبنده، اشتیاقی شرم آور، خودفریبی. این داستان سرگرم کننده به طرز دردناکی آشناست.
و یا: متأسفانه، بیشتر ن این داستان را زندگی کردهاند. گرچه تعداد اندکی به این خوبی آن را بازگو نمودهاند. مهیج و کاملاً هوشیارانه. عبارتی است که لیونل شریر در وصف این کتاب نوشته است.
در کتاب تصرف عدوانی ما همواره با استر همراه میشویم تا ببینیم که چگونه رفتار افرادی که در زندگی ما حضور دارند میتواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد؛ هر چقدر که ما خود را فردی مستقل از دیگران بدانیم بالاخره در جایی گرفتار این خطای شناختی خواهیم شد و با آن که می دانیم حضور داشتن در یک شرایط درست نیست همراه در آن جا باقی بمانیم و راهی برای خروج خود نجوییم. در این کتاب با این تفکر که کلمات فقط کلمه نیستند و در روح و روان همه افراد تأثیر میگذارند مواجه خواهیم شد و میبینیم که در گفت و گوهایی که صورت نمیگیرند چه بر سر طرف مقابل میآید. در این کتاب شما هرگز نمیتوانید هیچ کدام از شخصیتها را محاکمه کنید و بابت رفتارهایی که انجام میدهند از آنها خرده بگیرید چرا که شرایط آنها از ضعف شخصیتی نیست و تنها به دلیل علاقه و احساسات مسموم در آن شرایط قرار گرفتهاند. کتاب تصرف عدوانی را تهیه کنید تا چند روزی را همراه با استر و هوگو از غوغای این جهان فارغ شوید.
در دنیای ادبیات کتابهای بسیاری وجود دارند که با خواندن آنها حسهای زیادی در شما بیدار خواهند شد و شما خود را به شخصیتهای کلیدی آن کتابها نزدیک حس خواهید کرد. کتاب تصرف عدوانی یکی از کتابهایی است که در این دسته جای میگیرد. در این مقاله قصد داریم کتاب تصرف عدوانی را به شما عزیزان معرفی کنیم و هر آنچه را که در رابطه با این کتاب برای ما جالب بوده به شما نیز انتقال دهیم و این کتاب را به عنوان یکی از برترین کتابهای معاصر در باب عشق معرفی کنیم. همراه ما باشید تا اطلاعاتی را مانند نویسنده کتاب تصرف عدوانی، دلایل محبوبیت این کتاب، خلاصه کتاب تصرف عدوانی و هر آنچه که در رابطه با این کتاب گفته شده است بدانید و در انتها تصمیم بگیرید که این کتاب میتواند مناسب روحیات شما باشد و زندگی جدیدی را به شما هدیه دهد یا خیر. همراه ما باشید در نقد و بررسی رمان تصرف عدوانی.
روی جلد کتاب نوشته: (داستانی در رابطه با عشق) اما این نوشته قدر حقیقت دارد؟ تا کتاب را نخوانید متوجه نخواهید شد که این کتاب تنها داستانی در باب عشق نیست و شما میتوانید بسیاری از احساسات انسانی مانند شرم، خشم، امید و خود انکاری را در این کتاب ببینید. در کتاب تصرف عدوانی شخصیت قهرمان و یا شخصیت ضعیف نداریم و این یکی از دلایلی است که این کتاب را به یک شاهکار تبدیل کرده است چرا که در نسل ما و عصر معاصر کمتر کسی میتواند در تمام جنبههای زندگی قهرمان باشد تا بتواند با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری داشته باشد. در این کتاب ما همراه با گفتگویهای درونی زنی با نام استر هستیم؛ استر نیلسون همانند یک زن امروزی در تمامی جنبههای زندگی خود موفق است و به عنوان یک زن مستقل در رابطهای قرار گرفته، استر به کنکاش مسائل فلسفی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف علاقه زیادی دارد. در همان اوایل داستان تصرف عدوانی میخوانیم که استر به مهمانی یک هنرمند به نام هوگه دعوت میشود و در این مهمانی تشابهات بسیاری را میان خود و هوگو مییابد که این افکار موجب بیرون آمدن استر از رابطه قبلیاش میشود، در عین حال هوگو که یک مستند ساز قهار است به استر احساساتی پیدا میکند. در ادامهٔ داستان با اشتباهات استر و برداشتهای غلط او از رابطهاش با هوگو همراه میشویم و میبینیم که چه طور زندگی زیسته افراد به روی تجربیات آنها و رفتار افراد در روابطشان تاثیر میگذارد.
اولین مسئلهای که با شنیدن نام کتاب تصرف عدوانی به ذهن میرسد چیست؟ شاید شما هم به معنی این عبارت و دلیل نامگذاری یک کتاب با یک عنوان حقوقی فکر کرده باشید. تصرف عدوانی به معنای آسیب رساندن و خدشه وارد کردن به اموال یک فرد دیگر، و در حالی که آن اموال به ما تعلق ندارند میباشد. کتاب تصرف عدوانی نام خود را از یکی از بندهای قانون مدنی سوئد وام گرفته است. اما این قانون چه ربطی به محتویات کتاب دارد؟ در طول کتاب همواره میبینیم که رفتار و سخنان هوگو چه طور نور امید را در قلب استر روشن میکند و به او اجازه نمیدهد که رابطهای مسموم و بیمار گونه را ترک کند؛ و با شخصیت مسموم خود چگونه هر بحران را به یک فاجعه تبدیل میسازد و در نتیجه به روح و قلب استر آسیب می زند و روان او را خدشه دار میکند.
رمان تصرف عدوانی از نظر نویسندگان و مشاهیر بسیاری نقد شده است. به عنوان مثال در رومه گاردین میخوانید: عشقی فریبنده، اشتیاقی شرم آور، خودفریبی. این داستان سرگرم کننده به طرز دردناکی آشناست.
و یا: متأسفانه، بیشتر ن این داستان را زندگی کردهاند. گرچه تعداد اندکی به این خوبی آن را بازگو نمودهاند. مهیج و کاملاً هوشیارانه. عبارتی است که لیونل شریر در وصف این کتاب نوشته است.
در کتاب تصرف عدوانی ما همواره با استر همراه میشویم تا ببینیم که چگونه رفتار افرادی که در زندگی ما حضور دارند میتواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد؛ هر چقدر که ما خود را فردی مستقل از دیگران بدانیم بالاخره در جایی گرفتار این خطای شناختی خواهیم شد و با آن که می دانیم حضور داشتن در یک شرایط درست نیست همراه در آن جا باقی بمانیم و راهی برای خروج خود نجوییم. در این کتاب با این تفکر که کلمات فقط کلمه نیستند و در روح و روان همه افراد تأثیر میگذارند مواجه خواهیم شد و میبینیم که در گفت و گوهایی که صورت نمیگیرند چه بر سر طرف مقابل میآید. در این کتاب شما هرگز نمیتوانید هیچ کدام از شخصیتها را محاکمه کنید و بابت رفتارهایی که انجام میدهند از آنها خرده بگیرید چرا که شرایط آنها از ضعف شخصیتی نیست و تنها به دلیل علاقه و احساسات مسموم در آن شرایط قرار گرفتهاند. کتاب تصرف عدوانی را تهیه کنید تا چند روزی را همراه با استر و هوگو از غوغای این جهان فارغ شوید.
درباره این سایت